اونی که می خواست فردا بره ،همون بهتر که امروز رفت
گاهی به قدری دلگیر میشی که دلت میخواد یکی بود پای گفته هات می شست چه می دونم غصه ات و میخورد از اشکت دلگیر می شد وبه هر دری می زد تا شادت کنه
بعضی روزا بعضی آ دما ودورو بری ا ت می تونن چند درصدی همراهیت کنن اما بعد می بینی یا بخاطر دل خودش بوده پای حرفات نشسته یا خودش گرفتارتره یا دلسوزته
اما کاری از دستش بر نمیاد...! وبد تر از همه اینکه ممکنه کسی پای درد دلت بشینه که فرسنگها باخود واقعی ش فاصله داره ودقیقا وقتی می ذاره و می ره که تو خیالت
مثل بچه باصفا وباصداقته ...... غافل از اینکه به خیالش بازیگر خوبی بوده.........!!! وزیبایی ماجرا به دست کارگردان هستی بسته است که بهت ثابت می کنه
اونی که می خواست فردا وفرداها بره همون بهتر که امروز رفت
سرشاری از شوق که پشت این بازی های زمونه دست کسی هست که حتی اگه برای درد دلت اونو به خیلی ها ترجیح ندادی اما اون تنهات نمی ذاره تا بفهمی بهترین راز نگهداره
یاهو....